دنیای امروز عصر #عدم_قطعیت است، عصر تصمیمهای هوشمندانه. و ما اگر به قاعدهی بازیِ امروز آگاه نباشیم و از طرفی با مهارت، علم و تجربه خود را مهیای آن نکنیم، احتمال ناموفق بودنمان را افزایش میدهیم.
آنی دوک در کتاب #تفکر_نامطمئن که اخیرا توسط #نشر_نوین و با ترجمهی خانم #فاطمه_امیدی منتشر شده، به این موضوع پرداخته است و زندگی را به مثابه بازی #پوکر دانسته تا #شطرنج.
■
“نادانی مقدمه هر تصمیم بزرگی است که تابهحال گرفته شدهاست.
آنچه باعث میشود تصمیمی عالی باشد، نتیجهی عالی آن نیست. تصمیم عالی نتیجه یک فرآیند خوب است و این فرایند باید شامل تلاشی برای نمایش دقیق سطح دانشمان باشد. این سطح دانش به نوبه خود شکل دیگری از “مطمئن نیستم” است.
■
پذیرفتن عدم قطعیت اولین گام در اجرای هدف ما یعنی نزدیک شدن به آن چه از نظر عینی درست است، محسوب میشود.
برای انجام این کار، باید دیدگاهمان را نسبت به جملاتی نظیر “نمیدانم” و “مطمئن نیستم” بهعنوان جملات نامطلوب و ناپسند تغییر دهیم.
■
آنچه میان بازیکنان خوب پوکر و تصمیمگیرندگان خوب مشترک است، کنار آمدن آنها با این قضیه است که جهان نامطمئن و غیر قابلپیشبینی است. آنها میدانند تقریباً هرگز نمیتوانند بهطور دقیق بفهمند اوضاع چطور پیش میرود. این عدم اطمینان را میپذیرند و به جای تمرکز روی مطمئن بودن، سعی میکنند دریابند چقدر مطمئن نیستند و بهترین حدس ممکن را در مورد احتمال وقوع نتایج مختلف بزنند.
■
درستی این حدسها به میزان اطلاعاتی که در اختیار دارند و تجربهشان در حدس زدن های این چنینی بستگی خواهد داشت.
تجربه به بازیکن این امکان را می دهد تا گزینههای موجود را محدودتر کند. با این حال، هیچ یک از این تجربه ها چنین امکانی به بازیکن نمی دهد که بداند یک دست دقیقا چطور پیش می رود.
شخص باتجربهتر فقط می تواند حدسهای بهتری بزند.
■
پذیرفتن عدم قطعیت با آغوش باز به ما کمک می کند تصمیم گیرنده های بهتری شویم. به دو دلیل: اول اینکه “مطمئن نیستم” واقعا نمایش دقیقتری از جهان است. دلیل دوم که مرتبط با اولی است، اینکه وقتی بپذیریم نمیتوانیم مطمئن باشیم، احتمال اینکه در تلهی تفکر سیاه و سفید(تفکر صفرویک) بیفتیم کمتر است.
دیدگاه خود را بیان کنید